شب شیدایی یا دورهمی؟
به بهانهی پخش مستند «شب شیدایی» از برنامهی «آپارات» شبکهی «بیبیسی»
فیلم مستند پژوهشیِ شب شیدایی دقیقاً همتراز سطح برداشت شبکه بیبیسی از فیلم مستند و ترانه بود.
بیشتر مصداقِ از هر دری، سخنی بود تا یک فیلم مستند. بسیار بد، سوتفاهمبرانگیز، غیر مستند و چیزی در حد زیر صفر!
این چه مستند پژوهشی دربارهی تاریخ ترانه ایرانی ست که به عنوان نمونه نمیداند ناصر چشمآذر که تعداد زیادی از ترانههای دههی پنجاه را تنظیم کرده، حتماً توانایی تنظیم ملودیهای خود، از جمله همزبونم باش یا دوپرنده را هم داشته و کار تنظیم ملودی خود را به منوچهر چشمآذر محوّل نکرده است.
این اشتباهات بسیار بسیار مبتدیانه از کجا نشأت میگیرد، جز بیگانگی صرفِ سازندگان این به اصطلاح مستند پژوهشی با مقدماتیترین و دمدستیترین اطلاعات تاریخ ترانهی ایرانی؟!
و یا این جمله جالب از جانب مشاور پژوهشی فیلم که فقط واروژان بود که ملودیهای خودش را خودش تنظیممیکرد(!!)
این فیلم ثمرهی همان نگاه دورهمی و مفرح به عرصهی بسیار مهم و جدی ترانه است و بیش از هر چیز نشانهی کمارجی ترانه نزد کارورزانِ متولی ساخت آن و بیگانگی ایشان با ترانه است.
پینوشت نخست:
تنها قسمت خوب این برنامه صحبتهای شهیار قنبری بعد از پخش مستند بود، چرا که به طور مشخص گفتههای خود را قبلا و مستقل از نگاه مبتدیانهی مجری برنامه، ضبط و ارسال کرده بوده. و چه خوب در انتهای گفتههایش، نظرش را در مورد فیلم بیان کرد: با کسانی گفتگو شده که نباید کفتگو میشد
پینوشت دوم:
عکس دیگری در اینترنت از این فیلم نیافتم و حضور یغماگلرویی و علیرضا میرعلینقی در این قاب، چیزی از نگاه منفی من به این فیلم را متوجه ایشان نمیکند.