نگاهی به آلبوم «ازدحام سکوت»
اشعار ارفع کرمانی. موسیقی عماد توحیدی و بهنام شهرکی و شعرخوانی بهروز رضوی
حسین عصاران- هر چند که تاکنون مطالعهء تحلیلی دقیق و جامعی از روند کیفیِ آلبومهای «شعرخوانی» در گذر زمان انجام نشده، اما بیتردید میتوان تاثیرات عمیق خصوصیات اجتماعی و سیاسی دوران هر یک از این قبیل آثار را در کیفیت و فرم آنها ردیابی کرد.
اگر قسمت شعرخوانی و انتخاب اشعار را در پیوند با زمینهی ادبیات بدانیم، به همان تناسب مخاطب اصلی این قبیل از آلبومها نیز طیف علاقهمندان جدی و پیگیر ادبیات و شعر را در بر میگیرد که ارزش این آلبومها را بیشتر در نام شعرا و کیفیت اشعار خوانده شده در آنها جستجو میکنند؛ اما نکتهی جالبتوجه اینکه در گذر از این معیار اولیه، در یک تحلیل و بررسی دقیقتر میتوان معیار ماندگاری و محبوبیت اینگونه از آلبومها را در طول زمان، به مقولهی کیفیت اجرای اشعار و از همه مهمتر امتزاج آنها با موسیقی متن این مجموعهها واگذار کرد. در واقع اینگونه از آثار را می توان بیشتر در زمینهی آثار تولیدی موسیقی با کلام در نظر گرفت که در آن ضرورت هماهنگی میان شعر و موسیقی، باید همچون یک «ترانه» به عنوان یک اصل اولیه مد نظر قرار بگیرد.
به عنوان نمونه، خرده جریان ِ ماندگار و محبوب این قبیل آثار در دهه پنجاه، در مجموعه آلبومهای «صدای شاعر» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و یا آثار تولیدی شرکت فرهنگی و هنری «ابتکار» در اوایل دهه 60 (مانند آلبوم های «کاشفان فروتن شوکران»، «سکوت سرشار از ناگفتههاست»، «قاصدک» و …) مواردی هستند که ماندگاری و محبوبیت مداوم آنها را قبل از سطح کیفی و ادبی اشعار آنها، باید در کیفیت اجرای اشعار و همنشینی و همسویی متن آنها با موسیقی تصنیف شده برایشان در نظر گرفت. در نقطه مقابل این آثار میتوان به آثار تولیدی شرکت «ماهور» در دهه هفتاد اشاره کرد که بهرغم استفاده از اشعار و صدای احمد شاملو، به دلیل استفاده ناموجه از قطعات موسیقی فیلمهای آهنگسازان نامدار ، مرتضی حنانه و فرهاد فخرالدینی، هیچگاه به آثاری قابلتأمل و سطح بالایی در این عرصه نرسیدند و بیشتر در سطح آلبوم هایی برای تزیین نوارکده ها و آرشیوها باقی ماندند.
***
در سالهای اخیر و از پیِ وهم فراگیر و عمومی شاعرانگی و همچنین تولد قارچ گونهی استودیوهای خانگی، متأسفانه توهّمی در بین اپراتورهای ابزارآلات موسیقی و شعرای فضای مجازی شکلگرفته که در صورت دسترسی به یک میکروفن و همراهی یک آرتیست محبوب برای خواندن اشعارشان، میتوانند به تولید یک آلبوم شعرخوانی دست یافته و از پی آن برای خود و اشعارشان جایگاهی دست و پا کنند.
در این چنین فضایی انتشار آلبوم «ازدحام سکوت» توسط شرکت «نی داوود» را باید اتفاقی خوشآیند دانست که توانسته به کلیتی هماهنگ و ارزشمند در این زمینه دست پیدا کند.
جدا از کیفیت اشعار غزلسُرایِ عارف معاصر، «ارفع کرمانی»، مهمترین شاخصه ء این مجموعه را باید در همراهی موسیقی با اشعار انتخاب شده از این غزلسُرا دانست. در واقع برخلاف دیدگاههای متأخر در این قبیل مجموعهها ، که در انها موسیقی بیشتر نقش تزیینی و یا پاساژ گونه برای گذر از یک قطعه به قطعه دیگر پیدا کرده است، عماد توحیدی و بهنام شهرکی به عنوان آهنگسازان این مجموعه، خود به ساخت و تصنیف موسیقی برای هر یک از اشعار پرداخته و در تناسبی قابلقبول با غزلیات صوفیانهی« ارفع »، در مرحلهی اول از هرگونه جلوه گری امتناع کرده و سپس با ارکستری مختصر و موجز، با محوریت سازهایی چون پیانو و ویلنسل و آوای همخوانان، در قرابت با هر غزل تمهای مختلفی را تصنیف و اجرا کرده اند. هر چند که در این میان عدم تناسب حجم صدای موسیقی با صدای شعرخوان در برخی قطعات – مانند قطعهی «آبی آب»، در لحظاتی توجه مخاطب را از سوی شعر به موسیقی متن آنها جلب می کند..
دیگر مؤلفهی شاخص این آلبوم را باید در کیفیت شعرخوانی بهروز رضوی جستجو کرد. در گذر از صدای گوشنواز و تنالیته ی منحصربهفرد صدای این گویندهی شاخص که تلخی مستتر در صدایش در انطباق کامل با اشعار ارفع قرار دارد، باید به درک دقیق و صحیح این گوینده از حس غزلیات ارفع اشاره کرد. بهروز رضوی با پیشینهاش در شناخت و کارورزی در عرصه ترانه- مانند سرودن اشعار ترانههای معروف «گمشده» و «کویر دل» در دهه 50- اینجا با در نظر گرفتن لحن اشعار ، نقاط توقف، مکث و لحنهای مختلف استفهامی و خطابی و.. را به طور کامل طراحی و پیش بینی کرده و با درک و اجرای درست آهنگ درونی اشعار، توانسته نمونهای درخشان از شعرخوانی را به علاقهمندان این زمینه هدیه نماید. آلبوم «ازدحام سکوت» با چنین مشخصاتی اتفاقی خوش ایند در این عرصهی رو به فراموشی محسوب میشود.