ای کاش گل‌های رنگ به دار قالی اسیر نبودند*

  ۱۳۸۱:گسترش فعالیت‌ گروه‌های «راک»
«سده‌ی سنگ و الماس» (ضمیمه‌ی روزنامه‌ی «همشهری»)
۲۴ دی ۱۳۹۹
حسین عصاران

اوایل دهه‌ی ۸۰ را می‌توان مقطع بروز و سربرآوردن چشم‌گیر گونه‌ی موسیقی موسوم به راک ایرانی دانست که انتشار آلبوم زی با زی در سال ۱۳۸۱ یک نمونه‌ی شایسته‌ی توجه از آن به شمار می‌آید.
هم‌اینک از برآیند پیشینه‌گویی‌‌های منتشر شده از گروه‌های پرسابقه‌تر این عرصه چنین برمی‌آید که منشأ شکل‌گیری بیشتر آن‌ها به اواسط دهه‌ی ۷۰ می‌رسد؛ آنجا که مطابق با سنت آشنای گروه‌های راک، کار آن‌ها با هم‌یابی رفیقانه‌ی چند نوازنده‌‌ی گیتار و بیس و درامز و شکل‌گیری هسته‌ی اولیه‌ی گروه،‌ آغاز و در گذر زمان، از بازاجرای کارهای موردپسندشان، به خلق و اجرای کارهای تازه به نام خود گروه رسیده‌اند.
شاید در نگاه اول نمونه‌های جلوه یافته از این‌گونه موسیقی تا این مقطع کم‌شمار و دایره‌ی مخاطبان آن هم محدود به نظر برسد، حال آنکه در نگاهی گسترده‌تر و با در نظر گرفتن حجم محدودیت‌ها و حساسیت‌هایِ همیشه موجود سر راه پیشرفت این‌گونه‌ی موسیقی و از آن مهم‌تر، فرهنگ شنیداریِ ایرانی، که در ذات، علاقه‌مند به جهان موسیقیِ مبتنی بر ملودی است، انتظار فراگیری رسمی و نمودهای بیرونی بیشتر برای آن زیاده‌خواهی به نظر می‌رسد.
اما پس از این دوره‌ی مدارا و در تداوم ناامیدی فضای موسیقی از همراهی نهادهای فرهنگی با سلیقه‌ی رو به تغییر جامعه، گروه‌های راک نیز رفته‌رفته با رشد طولی در همان خاستگاه اصلی‌شان، یعنی زیرزمین، در جای‌جای ایران رخ‌نما و در قالب کنسرت‌های خصوصی برای علاقه‌مندانشان به شکوفایی رسیدند.
راک ایرانی بر مبنای مؤلفه‌های بنیادین فرهنگ موسیقایی‌اش– همچون تولید ارزان، کار جمعی و تشخّص گروهی – پتانسیل یکه‌ای در تأثیرگیری از التهابات جامعه و بروز آن به زبان موسیقی و کلام داشته و دارد؛ اما کم‌توجهی هنرورزان این عرصه به مؤلفه‌ی اعتراض (به عنوان جوهره‌ی اصلی موسیقی راک) و کم‌توانی در پرورش و پردازش کلام و زبانی متناسب با مضامین تازه، آن را از جایگاه مقدورش دور نگاه داشته است.
همچنان که بیشتر نمونه‌های موفق معرفی شده در این عرصه (همچون چند ترانه‌ی آلبوم هیس)، خیلی زود در بازار همگن‌ساز و محافظه‌کار موسیقی، به عاشقانه‌های سبک و سطحی و کلام نامتناسب رسیدند و از خاستگاه اصلی‌شان جدا شدند.
در نگاهی آسیب‌شناسانه بیشتر این نارسایی‌هایی را می‌توان متوجه سطح و عمق حساسیت‌ها و محدودیت‌های موجود سر راه موسیقی راک دانست که امکان معرفی و تجربه‌ورزی گسترده‌تر و بهره‌گیری از موهبت اجرای زنده‌ی بی‌دغدغه را از کارورزان و علاقه‌مندان آن دریغ کرده است.
در گذر از این موارد با نگاهی تاریخی به فراز و نشیب‌های موسیقی راک در ایران، همان‌طور که حضور و برجستگی گروه‌هایی چون بلک‌کتز و اعجوبه‌ها و… نشانگر پوست‌اندازی سبک زندگی جوانانه‌ی جامعه شهری، هم‌زمان با گشایش اجتماعی و اقتصادی اواسطه دهه‌ی ۴۰ قلمداد می‌شود، شکل‌گیری تعداد زیادی گروه راک در دهه ۸۰ و روی‌آوری پرشمار به کنسرت‌های خصوصی آن‌ها را هم می‌توان مبنای انجام پژوهشی جامعه‌شناسانه قرارداد و  این‌چنین تناظر آن را با رشد اقتصادی و حرکت به سمت هنجارهای تازه و دگردیسی زندگی اجتماعی ارزیابی کرد.

گرفته از کلام ترانه‌ی «دار قالی» کارِ گروه «راز شب»