آواز کبریت‌ها*

۱۳۸۸: پیوند دوباره ترانه با اعتراضات خیابانی
«سده‌ی سنگ و الماس» (ضمیمه‌ی روزنامه‌ی «همشهری»)
این نوشته در این ویژه‌نامه منتشر نشد
حسین عصاران

نوروز ۸۸ با خبر دل‌تنگ‌کننده‌ی درگذشت پرویز مقصدی آغاز شد؛ اما تب و تاب انتخابات ریاست‌جمهوریِ پیش‌ رو، مجالی را برای پرداخت به سرگذشت تراژیک این هنرمند فراهم نکرد. اتفاق اصلی پس از شکل‌گیری اعتراض‌های خیابانی و فضای دو قطبی ناشی از آن رخ داد؛ آنجا که هر دم ترانه‌هایی در همدلی و همراهی با جنبش سبز از جهان مجازی یا رسانه‌های مختلف دیداری و شنیداری سر برمی‌آورند.
کارِ ترانه پس از سی سال کنترلِ همه‌جانبه در داخل و رخوت گام‌به‌گامش در خارج، ناگهان و به شدت با سیاست پیوند خورده بود و از این منظر روزهای پس از انقلاب خود را یادآوری می‌کرد که آنجا هم کارورزانش خود را به حضور در متن اتفاقات و شراکت‌جویی در آن موظف می‌دیدند.
شاید در نگاهی امروزین بتوان شکل‌گیری و معرفی جریان ترانه‌سازی ایرانیان اروپانشین را مهم‌ترین نتیجه‌ی موسیقایی شرایط حاد آن روزها قلمداد کرد؛ چه آنکه تا پیش از این، بیشینه‌ی تولید ترانه در غربت و تبعید، به فعالیت اهالی لس‌آنجلس و مهاجران و تبعیدیان سال‌های دهه‌ی شصت مربوط می‌شد، اما با شدت‌گیری مهاجرت جوانان متولد بعد از انقلاب به اروپا، خرده‌جریانی از میان تجربه‌ی زیسته  و خواسته‌ها و سلیقه‌های هنری آنان شکل گرفته بود که نگاه آن، نه به موسیقی لس‌آنجلسی و اتفاقات بیرونی، بلکه به رخدادها و التهابات داخل ایران متمرکز بود.
این جریان که در متن اتفاقات آن دوران و از طریق رسانه‌های دیداری اروپایی و از همه مهم‌تر شبکه‌های مجازی، فرصت مناسبی برای ابراز خود یافته بود، در گذر زمان با همدلی و نزدیکی بیشتر با اتفاقات داخل ایران، اقبال بیشتری هم پیدا کرد تا جایی که هم اینک می‌توان آن را هم‌تراز با لس‌آنجلس، مرکز تولید ترانه‌های غربت‌نشینان معرفی کرد.

  • وام‌گیری از کلام ترانه‌ی «سکوت» سروده‌ی پویان مقدسی