به انتظار فصل تو تمام فصل‌ها گذشت*

برای محمد اوشال که خاموش‌تر شد!
روزنامه‌ی «هفت صبح»
۳ بهمن ۱۳۹۵
حسین عصاران

از نوازنده‌ی ترومبونِ ارکستر سمفونیک تهران و رهبر ارکستر جاز- فلکلوریکِ وزارت فرهنگ و هنر فقط یک نام باقی نخواهد ماند. معدود آثار ضبط شده و به جا مانده از محمد اوشال همگی یادآور هنرمندی بزرگ و موسیقی‌دان و آهنگ‌سازی تراز بالاست که خاطره‌اش هم‌چون پیش‌درآمد ترانه‌ی مولای سبزپوش به‌سوی ما می‌تازد. محمد اوشال در صلابت ارکسترهایش زنده ست.

***

جریان رسمیِ موسیقی در دهه‌ی چهل و قبل از سهم‌گیری بخش خصوصی در تولید ترانه، بیشتر از بودجه‌ی عمومی ارتزاق می‌کرد، آن‌چنان که می‌توان کلیت موسیقی دولتی را ذیل دو شاخه فرهنگ و هنر و رادیو دسته‌بندی کرد. از آن‌جایی‌که اساس کار ارکسترهای وزارت فرهنگ و هنر مبتنی بر اجرای زنده‌ی موسیقی بود، کوششی هم برای ضبط و نشر موسیقی روی صفحه گرام نداشتند.
اما در همان دوران و بنا به ‌ضرورت جذبِ نسل جوانی که تحت تأثیر شرایط اجتماعی، سیاسی، معیارهای سلیقه و پسندش به‌طور کلی پوست انداخته بود، وزارت فرهنگ و هنر بر آن شد تا جدا از اجراهای همیشگی ارکستر سمفونیک و ارکسترهای مختلف هنرهای زیبا، نسل جدید را با موسیقی پاپ – کلاسیک نیز آشنا نماید. به همین منظور واحدی به نام ژونیست موزیکال به سرپرستی سعدی حسنی راه اندازی شد و به تبع آن ارکستری هم به نام ارکستر جاز- فلکلوریک تاسیس شد که محمد اوشال رهبری آن را بر عهده گرفت.

 

تصویری از اجرای زنده‌ی ارکستر جاز فلکلوریک: رهبر ارکستر: محمد اوشال، خواننده: ابی

 

این ارکستر بیشتر ترانه‌های فلکلوریک ایرانی را با تنظیم مدرنِ متمایل به موسیقی جاز غربی و با صدای خوانندگان جوان و تازه به عرصه رسیده  همانند اِبی، در تهران و برخی از شهرستان‌ها اجرا می‌کرد. شیوه ارکستراسیون محمد اوشال از یک‌سو تحت تأثیر تربیت نظامی او و از سوی دیگر بر مبنای ارکسترهای روزِ غربی، بر مبنای سازهای بادی شکل می‌گرفت که می‌توان ردپای علاقه به این مؤلفه را در برخی از تنظیم‌های ماندگارش در ترانه‌های دهه پنجاه، مانند نوروز و یا یه نفر یه روز میاد نیز مشاهده کرد.

اما در اواخر دهه‌ی چهل از یک‌سو با شکل‌گیری جریان موسیقی استودیو طنین و از سوی دیگر با پاگیری ساخت موسیقی فیلم برای فیلم‌های ایرانی، برخی از آهنگ‌سازانِ نوجو نیز به حضور در جریان رو به گسترشِ تولید ترانه در بخش خصوصی و همچنین ساخت موسیقی متن برای سینما متمایل شدند.
محمد اوشال نیز با تشویق و دعوت اسفندیار منفردزاده در اجرای موسیقی فیلم خداحافظ رفیق با او همراه شد. ولی ثمره‌ی کار به دلیل عدم انطباق شیوه‌ی تنظیم محمد اوشال با فضای فیلم، هیچ‌گاه مورد استفاده قرار نگرفت و موسیقی منفردزاده بار دیگر توسط خود او اجرا ، رهبری و روی فیلم قرار گرفت.
محمد اوشال بعد از این کار فقط یک بار و آن هم در ساخت موسیقی فیلم زنجیری در حیطه‌ی سینمای ایران کار کرد که ترانه‌ی خسته با شعری از تورج نگهبان و صدای فرهاد یادگار همین موسیقی فیلم است.

اما شاید یکی از مهم‌ترین وجوه زندگی هنری او را بتوان آموزگاری بابک بیات در امر تنظیم و ارکستراسیون دانست.

بابک بیات:

استاد من محمد اوشال است که همه زندگی‌ام در موسیقی را مدیونش هستم. قبل از واروژان و با واروژان خیلی کارها کرد که از زمان خودش، حرکتش جلوتر بود و احساس پاکش با آن آکوردهای دی سوناس (نامطبوع) مرا به دنبال خودش کشاند. این قدر کشاند و کشاند توی برف و باران. توی قله‌های رفیع موسیقی و حالا هم دنبال خودش می‌کشاند. من تا «جنگل» ودم بودم، ولی در «بن‌بست» و موسیقی آن، وجود فرهنگ موسیقی تأثیرگذار محمد اوشال مشهود است…»(2)

ملودی‌های پر از حس و عاطفه‌ی بابک بیات روی اشعار غنیِ ایرج جنتی‌عطایی در ترانه‌های یه نفر یه روز میاد، نوروز، خونه، خورشیدخانوم، خاکستری، مولای سبزپوش، داداجان، گمشده با تنظیم و ارکستراسیون محمد اوشال به ترانه‌هایی جاودانه بدل شدند که اینک جانِ ترانه‌های آن دوران‌اند! از این آهنگ‌ساز بزرگ سه ترانه‌ی خسته، اسیر شب و روستایی نیز به جای مانده که خود نمایانگر ِ حس و عاطفه و درک ناب او از شعر و ترانه بود.

***

در صدایش غم عجیبی نشسته بود و مدام رو به بغض بود! در آن شهر بی‌آفتاب، پسِ پشت آن پنجره رو به دیوار سیاه، دل‌گرفته بود. بعید نیست که در باران‌گردی‌های لندن از کم کار کردنِ خود حسرت نخورده باشد. هر چند که می‌گفت: «موسیقی هام رُ از بین بردم… اما همه شون در ذهنمه… بیا اینجا برات اجراشون کنم»
 محمد اوشال جای سرسبزی از باغ موسیقی بود. خاموش بود و خاموش‌تر شد. پر کشید و رفت. بابک بیات او را خواهد دید و خواهد خواند که:
مژده‌ای دل که مسیحا نفسی می‌آید
و ما چشم‌کشان و خیره به آسمان آبی، همراهشان می‌شویم که:
به تماشای زمستان چه کسی می‌آید؟(3)

 

پی نوشت:

  • خطی از ترانه خاکستری سروده‌ی ایرج جنتی‌عطایی، ملودیِ بابک بیات و تنظیم محمد اوشال
  • گفتگو با بابک بیات- روزنامه‌ی همشهری– هفتم آذر 1381
  • خطی از کلام ترانه روستایی سروده‌ی ایرج جنتی‌عطایی، ملودیِ و تنظیمِ محمد اوشال