دولت شرمنده، از آن ما

۱۳۸۴: معرفی گسترده‌ی کارهای نامجو و شکل‌گیری چهره‌ای معترض و روشنفکر از او
«سده‌ی سنگ و الماس» (ضمیمه‌ی روزنامه‌ی «همشهری»)
این نوشته در این ویژه‌نامه منتشر نشد
حسین عصاران

آن روزهای اواسط دهه ۷۰ که محسن نامجو با لباس سربازی، به گروه MUD – که پیش‌تر از این علی باغ‌فر، سامان رجبی، عبدی بهروان‌فر و نوید اربابیان به عشق اجرای کارهای راک در مشهد راه‌اندازی کرده بودند – پیوست، چه بسا که نمی‌دانست چرخ روزگار چنان خواهد گشت که چند سال پس از این در رسانه‌ها به عنوان صاحبِ اندیشه در عرصه‌ی شعر و نظریه‌پرداز فرهنگی و کنشگر سیاسی هم معرفی خواهد شد.
محسن نامجو بعد از برجستگی اجرایش به عنوان خواننده‌ی گروه MUD در فستیوال تهران اونیو، همکاری خود را با اهالی نمایش و موسیقی گسترش داد و در کنار ضبط برخی از کارهای پیش‌تر ساخته‌شده‌شان در مشهد، کارهای تازه‌ای را هم به سلیقه‌ی خود ساخت.
اما پیش از اقدام به مجوزگیری برای انتشار رسمی این کارها بود که دست‌به‌دست شدن اتوودهایش در میان بخش قابل‌توجهی از جمعیتِ جوان شهرهای بزرگ و تمرکز و توجه جدی به آن‌ها، به استقبال و معرفی گسترده نامش منجر شد.
گذشته از ارزیابی هنری و میزان‌گیری از توان آفرینش‌ نامجو، تنها با تمرکز به چگونگی این استقبال، می‌توان از او به عنوان پدیده‌ی موسیقایی مقطع سیاسی و اجتماعی بین انتخابات ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۸ تعبیر کرد. دوره‌ای که رسیدگی به انتظارات و مطالبات اجتماعی تعهد داده شده از جانب برآمدگان سیاسی، معلق باقی مانده بود؛ پس از همراهی دوباره‌ی جامعه‌ی مدنی با اصلاحات در انتخابات سال هشتاد، خیلی زود نشانه‌های بی‌توجهی سیاست‌ورزان به وعده‌های تبین‌شده‌شان نمودار شد و به دنبال آن فضایی یاس‌آلود ذهنیت مطالبه‌گران پیش‌برنده‌ی  این جنبش را فراگرفت.
افزایش مهاجرت به بهانه‌ی تحصیل رخنمونِ آشکار این فضا بود و روی‌آوری گسترده به سبک زندگیِ مجردی هم سویه‌ای پنهان از آن. آن‌چنان‌که بروز و حتی تظاهر به سرخوردگی و نمایش آنارشیسم رفتاری و ذهنی و ظاهری، نشانه‌هایی از تشخص‌ و تمایز را وانمود می‌کرد. (دراین‌باره شاید فیلم نفس عمیق، ساخته‌ی پرویز شهبازی را بتوان نمونه‌ای قابل‌تأمل از ثبت چنان فضایی دانست.)
در چنین گستره‌‌ی دلسردکننده‌ای بود که ایده‌هایی چون کوکوی دو شب‌مانده و دولت شرمنده از آن ما/ کلفتی پرونده از آن ما یا دود سیگار را بگیر به عرش رو و از همه مهم‌تر کیفیت اجرای غیرحرفه‌ای و خانگی این کارها – که به نحوی فضای همان هم‌نشینی‌های یاس‌خورده خانه‌های مجردی را تداعی می‌کرد – به نموداریِ بیشترِ کارهای نامجو و برسازی چهره‌ای اندیشمند، روشن‌فکر و معترض از او انجامید.
پدیداری چنین چهره‌ای از نامجو و سپس امکان‌یابی‌های گسترده‌اش برای نظریه‌پردازی‌ در زمینه‌های متنوع در رسانه‌های پس از اتفاقات ۱۳۸۸، واجد معانی مختلفی است که تحلیل چراییِ این روی‌آوری از جانب ناخوشنودان وضع موجود (به ویژه جامعه‌ی مهاجر ایرانی) شایسته‌ی انجام یک مطالعه‌ی فرهنگی گسترده و کار پژوهشی مناسب است تا از این راه تحلیل و تببین شود که چگونه یک هنرورز باذوق در کار ترانه‌سرایی، با سطحی مشخص از توانایی آفرینش‌گری و اجرا، به جایگاهی چندوجهی از موسیقیدان، آهنگساز، تک‌خوان ارکستر بزرگ، کنشگر سیاسی، مصلح اجتماعی، نظریه‌پرداز فرهنگی و پژوهشگر تاریخ‌ دست می‌یابد و از این راه به مسیری خلاف آن نگرش‌هایی که ابتدای راه با آن‌ها معرفی و جلوه‌گیر شده بود، وارد می‌شود.