سینگل‌ترک، ام‌پی‌تری، پی‌ام‌سی

۱۳۸۶: ظهور خوانندگان بی‌مجوز و معرفی گسترده آن‌ها
«سده‌ی سنگ و الماس» (ضمیمه‌ی روزنامه‌ی «همشهری»)
۵ بهمن ۱۳۹۹
حسین عصاران

از میانه‌های دهه‌ی هشتاد و با دسترسی همگانی به سیستم‌های شنیداری دیجیتال و گسترش نسبی اینترنت و از آن مهم‌تر، اقبال‌گیری رسانه‌های دیداریِ غیردولتی (موسوم به ماهواره‌ای) مناسبات تولید، تبلیغ و انتشار ترانه نیز به طور بنیادین زیر و رو شد.
اگر تا پیش از این، قالبِ انتشار ترانه بر مبنایِ تولید و ضبط چند کار و انتشار جمعی آن‌ها به شکل آلبوم تعریف شده بود، از میانه‌های دهه‌ی ۸۰ بود که به پشتوانه‌ی سادگی و فراگیری تکثیر و انتقال فایل دیجیتال ترانه‌ها، کارورزان تازه‌کارِ این عرصه هم زحمات و تبعات وقت‌گیرِ مجوزگیری رسمی و تولید آلبوم را کنار نهادند و به تولید تک‌تراک یا سینگل‌تراک و انتشار بی‌مجوز آن‌ها روی خوش نشان دادند و این‌چنین، بازی دو سر بردی را پیش گرفتند.
چرا که از یک سو مناسبات سخت‌گیرانه، بی‌ضابطه و سلیقه‌ای شوراهای ارزش‌یابی نهادهای رسمی را از پیش روی تولید کارهایشان برمی‌داشتند و از سوی دیگر، همین پخش غیررسمی و به‌اصطلاح غیرمجاز، مایه‌هایی از مخالف‌خوانی و گذر از خطوط قرمز را به کارشان پیشکش می‌کرد.
همچنان که راه‌کارشان در منضم کردن نام کلام‌پرداز و آهنگساز و خواننده به مقدمه‌ی هر ترانه، نه تنها معضل بی‌شناسنامه‌گی کارشان را مرتفع می‌کرد، بلکه با گوشزد کردن نام آن‌ها در هر بار شنیدن، کمک‌یار یادسپاری بیشتر آن‌ها هم می‌شد.
به بیان دیگر اگر تا پیش از این مجوزگیری از شوراهای ارزشیابی وزارت ارشاد برای اجرا و انتشار ترانه، امکانی برای آغاز راه خوانندگان محسوب می‌شد، از این به بعد و با وجود چنین میان‌بُری تمرکز و الزام به مجوزگیری، سوت آغاز رقابتی نابرابر را در مقابل شبکه‌ی به اصطلاح غیرمجاز به صدا درمی‌آورد.
کشف این گریزراه در سال‌های میانی دهه‌ی ۸۰ به معرفی گسترده‌ی خوانندگانی چون فرزاد فرزین، بنیامین بهادری، بهنام صفوی، رضا صادقی، محسن چاووشی و… منجر شد. خوانندگانی که پس از مشهوریت توانستند با راهنمایی و حمایت تهیه‌کنندگان شناخته‌شده و ابراز ندامت و تعهد‌ به پیگیری فعالیت‌های هنری بر اساس موازین وضع شده، به مجوزهای لازم برای فعالیت رسمی هم دست یابند.
آنان از راه میان‌بر به تراز خوانندگان محبوب و معروف مجوزدار رسیده بودند و دوشادوش آن‌ها و چه بسا بیشتر از آن‌ها از فواید سرشار اجراهای زنده نیز بهره‌مند شدند.
در تحلیلی امروزین شکل‌گیری این فرآیند مسموم را می‌توان نتیجه‌ی غیظِ فرهنگی توده‌ی مردم نسبت به ضوابط رسمی نهادهای فرهنگی قلمداد کرد که انتخاب‌هایشان را بیشتر به چهره‌های معرفی‌شده توسط رسانه‌های غیررسمی معطوف می‌کنند و در تداوم فرهنگ مصرفی‌ روزمره‌شان به‌ آن‌ها پر و بال می‌دهند.