خوابهای طلایی
۱۳۳۰: موسيقی ايرانی بر فيلم، نه در فيلم
معز دیوانفکری در سال ۱۳۳۰ در حالی به ساخت فیلم خوابهای طلایی مشغول شد که استفاده از ترانه در قالب لبخوانی در فیلم در همان معدود فیلمهای پیشین سینمای ایران هم معمول شده بود. (بنا به کتاب فیلمشناخت سینمای ایران (کار عباس بهارلو) این فیلم نوزدهمین فیلم تاریخ سینمای ایران شمرده میشود.)
اما وجه متمایز این فیلم را باید در رویکرد کارگردان و آهنگساز آن، در چگونگی استفاده از موسیقی دانست؛ چنانچه برخی از قطعات ساخته شده برای این فیلم را میتوان اولین نمونه از ساخت موسیقی اختصاصی (ارجینال)، نه برای لبخوانی ترانه و یا اجرانُمایی ارکستر (playback)، بلکه برای قرارگیری روی فیلم به حساب آورد که طی آن تم آشنای خوابهای طلایی در لحظات گذر مجید محسنی به گذشته، با تکنوازی پیانو و یا دوئت پیانو و ویلن، روی فیلم (به عنوان موسیقی متن) شنیده میشود.
نغمهای که با گذر زمان، به عنوان یک اثر مستقل و در گسترهای بسیار فراتر از نام این فیلم، به یادآوری نام جواد معروفی در خاطرهی جمعی ایرانیان بدل شد. بعد از این فیلم نیز سینمای ایران در زمینهی ساخت موسیقی اختصاصی و استفاده از آن بر فیلم، تجربههای گسستهای را انجام داد تا اینکه مجموعه آن تجربیات در سال ۱۳۴۸ و با ساخت موسیقی اختصاصی برای فیلم قیصر گُل داد و به سرآغازی بر تعریف جایگاه سازندهی موسیقی متن در سینمای ایران انجامید.
پیشنهاد مطالعه:کتاب «فرهنگ جهانی موسیقی فیلم»؛ کتاب اول (سینمای ایران)
مولف: مسعود (غلامرضا) رهبانی، ناشر: چنگ، ۱۳۷۴