حاضر و غایب، صادق و کاذب
۱۳۵۸: آزادی مطلقِ بازار موسیقی
سال ۵۸ هنگام آزادیِ مطلق بازار انتشار موسیقی و ترانه بود؛ سرکوب ترانههای معترض جای خود را به رهایی ترانههای انقلابی داده بود، همچنان که سهولت ضبط در استودیوهای خانگی، آزادی عمل در تکثیرهایِ بیتوجه به کیفیت، عرضهی بیواسطهی کنار خیابان، بینیازی از صرف هزینههای اضافی، چون چاپ عکس و حق اثر، همگی، بازاری رنگارنگ، بیضابطه و پرهیاهو را شکل داده بود که در آن صدا به صدا نمیرسید.
از کاستهای سرود و شعرخوانی گروههای وابسته به نحلههای مختلف سیاسی تا انتشار صدای سخنرانیهای ممنوع پیشین، از پیوند موسیقی پوستانداختهی عارف و شیدا با کلام انقلابیِ معطوف به حوادث روز، تا انتشار ترانههای تازهای که با افکت تشویق، خود را به عنوان کنسرت معرفی میکردند و از پادکستوارههای مختلفی چون شبانهها و حرف، تا نوارهای پرسش و پاسخِِ میان یک لطیفهپرداز با بندهایی از ترانههای معروف گذشته (به قصد مسخره کردن کلیت نظام گذشته).
اما همهی این آزادی و رهایی به تولید و انتشار کارهایی مربوط بود که از جایی غیر از دولت و نهادهای رسمی میجوشیدند و درهم و سرریز میشدند. چه آنکه پشتِ گوش این عرصهی رها شده، زمزمههای حرمت موسیقی خوانده میشد.
هماکنون و در انتهای قرن میتوان با اطمینان گفت که واکاوی و تحلیل بازار موسیقی آن سالها، امکان مهم و برزمین ماندهای است برای انجام مطالعات فرهنگی و به سرانجام رساندن پژوهشهای جامعهشناسانه، درباره ایرانِ بعد از انقلاب.