اولین مرتبت راه ما تَر دامنیست
۱۳۷۰: ساخت «دلشدگان» به یاد اساتید موسیقی کلاسیک ایرانی
ایدهی روایتِ سفرِ یک گروه نوازنده و خوانندهی دوران پیشارادیویی به فرنگ، برای ضبط صدای چند اجرایشان روی صفحه گرامافون، بعد از ساخت هزاردستان به سراغ حاتمی آمده بود.
ابتدای کار حسین علیزاده آهنگساز تصنیفها و ایدهپرداز آوازها برای لبخوانی استادآوازهخوان بود و حسین دهلوی هم سازندهی موسیقی متن فیلم. با کنار رفتن دهلوی، کار موسیقی فیلم نیز به علیزاده واگذار شد تا اینچنین فیلمبرداری بر مبنای لبخوانی امین تارخ از آوازهای ضبط شده با صدای محسن کرامتی به سرانجام برسد. (پیش از کرامتی، جهانگیر ابوجلالی – یکی از شاگردان حسین علیزاده – به عنوان خواننده انتخاب شده بود که از میانه و بنا به دلایلی کرامتی جایگزین او شد.)
اما پس از پایانِ کار و مجبور شدنِ علی حاتمی به حذف ۹ پرده از ۱۹ پردهی فیلم، او که از کیفیتِ نهایی کارش رضایت نداشت، به قصد جلوهدهی به فیلم آشفتهشدهاش، محمدرضا شجریان را به کار دعوت کرد. شجریان نیز به شرط ویرایش کلام ترانهها توسط فریدون مشیری و حذف القای لبخوانی در نماهای مربوط به خوانندگی امین تارخ و البته دریافتِ حق انتشار آلبوم موسیقی متن دلشدگان، این پیشنهاد را قبول کرد.
حال و پس از سه دهه میتوان به نقد نگرش عوامل این فیلم نشست و آن را از زوایای مختلف واکاوی کرد؛ از یک سو نگرانی شجریان نسبت به لبخوانی ترانهها و آوازها که به رغم دو دهه تبلیغ در باب اندیشمندی و متفکرانهگی موسیقی کلاسیک ایرانی و توصیف آن، با عبارت اصیل، انجام آن را – حتی برای نقش یک استاد آواز- یادآور گونهی آوازخوانی فیلمفارسیها دانسته بود و از سوی دیگر هم، نتیجهی مثبت حضور او در فیلم که به آفرینش چند آواز و ترانهی خاطرهانگیز با اشعاری متناسب با جهان فیلم منجر شد.
اما در گذر از این موارد و در نگاهی کلیتر فیلم دلشدگان روایت موجز و قابلتأملی از دوران گذر موسیقی کلاسیک ایرانی به قرن حاضر است که نشانههای این گذار در جای جای فیلم جایگذاری شده و برای آشنایان به روند تاریخی موسیقی ایران و مناسبات مرسوم در آن، قابلدرک و معنایابی است.