باران عشق
۱۳۷۱: ساخت «باران عشق» در روزهای ممنوعیت کار کردن ناصر چشمآذر
آن روز سال ۱۳۷۱ که بهرام بحرینی در ایام ممنوعیتِ کار کردن ناصر چشمآذر، سرزده، به خلوت سخت و آزاردهندهی این آهنگساز وارد شد و با تعهد به برآورده کردن خواستههای او (از جمله پرداخت فوری قبض آب و برق خانهاش) ساخت یک آلبوم موسیقی بیکلام را سفارش داد، هر دوی آنها چنین عاقبتی را برای موضوع قراردادشان تصور نمیکردند؛ تصور اولیهی من این بود که عدهای از دانشجویان فلسفه و هنر و ادبیات از این آلبوم استقبال خواهند کرد و در بهترین حالت خانوادهی آنها هم یک نسخه از آن میخرند و در نهایت فروش آن با پنج شش هزار عدد تمام شود.
اما نتیجهی کار با پیوندی ملودیک و هارمونیک بین قطعات و ساختاری منسجم از مجموعهی آنها، فضای شنیداری تازه و روزآمدی را بارور کرده بود که کمترین شباهتی با تجربیات پیشین موسیقی ایرانی نداشت و در میان خیل آثار غمزده و جنگزده و خوشیزده، اینبار آرامش را به شنوندهاش هدیه میکرد:
خودم که به شدت و حدّت احتیاج به آرامش روحی روانی داشتم. این نیاز به آرامش را هم در وجود تکتک ایرانیها میدیدم.
از این روی استقبال کمنظیر و مداوم از باران عشق، از یکسو میتواند نشانهای از برآورد درست و تحلیل مناسب چشمآذر از احوالات زیر پوست جامعه پیرامونش باشد و از سوی دیگر هم نمایهای بر کیفیت مناسب ساخت و پرداخت چنین ایدهای.
باران عشق اوج بروز مهارت، توانایی و خلاقیت سازندهاش بود که این بار فارغ از بندهای دست و پاگیر کلام یا تصویر، مجال پرداخت به موسیقی توصیفی موردعلاقهاش را پیدا کرده بود. برآیند توانایی آهنگسازی و نغمهپردازیِ چندصدایی او، در کنار پیشرویی و مهارتِ کمتایش در اجرا و بهرهگیری از موسیقی الکترونیک و شبیهسازها، آلبومی بود که از گفتگوی درونی یک آهنگسازِ درخود فرو رفته، به سمت فضایی پر از رنگ و نغمه و عاطفه و تازگی و عشق پیش میرفت.
پیشنهاد مطالعه: کتاب «باران عشق» (گفت و گو با ناصر چشمآذر)
به کوشش حسین عصاران، ناشر: نظامالملک، ۱۳۹۴