عطش کشتگانیم، شبنمی کو؟

۱۳۷۳: انتشار ترانه‌ی «شبانگاهان» و ساخت نماهنگ بر آن
«سده‌ی سنگ و الماس» (ضمیمه‌ی روزنامه‌ی «همشهری»)
۸ دی ۱۳۹۹
حسین عصاران

چندی پیش‌تر از آن‌که ساعد باقری به عنوان مدیر کل موسیقی و سرود صدا و سیما ترانه‌ی شبانگاهان را میان اعضای شورا پخش و به اتفاق نظر مجوز پخش همان لحظه‌اش را صادر کند، صدا و سیما ضرورت تغییر رویکردش را در انتخاب ترانه‌ها و موسیقی‌های قابل پخش درک کرده بود. شبانگاهان با بازپخش‌های پی‌درپی، ترانه‌ی محبوبی شد که دهان به دهان گشتن ملودی آن با چندین کلام فکاهیِ پرداخت شده برایش، نشانه‌ی پررنگی از این اتفاق بود.
در روزگاری که انتخاب‌های پیش‌رویِ مخاطب، بیشتر طعم و رنگ لس‌آنجلسی داشتند، این ترانه خاطره‌ی تصنیف‌های رادیویی دوران پیشین را یادآوری می‌کرد که با زبانی ادیبانه، از عشقی تأویل‌پذیر بین حقیقت و مجاز و دل شیدا و شب‌بیداری و ساقی و جام پی‌درپی می‌گفت.
اما اتفاق مهم برنتابیدن چنین خوانشی از سوی نهادهای فرهنگی نظام بود؛ چنانچه خیلی زود بهروز افخمی بر مبنای این ترانه، نماهنگی را در حال و هوای شبِ اعزام به جبهه‌ی یک رزمنده ساخت تا این‌چنین راهِ هرگونه برداشت متفاوت و ناخوشایندشان را از این ترانه بسته باشند.
شبانگاهان در روزهای اولیه‌ی پخش از صدا و سیما، در خرداد ۱۳۷۳، اولین قطعه‌ی آماده‌شده از آلبومی بود که مختاباد ایده‌ی آن را در ذهن پرورانده و با نظارت و تنظیم‌کنندگی فریدون شهبازیان پیش می‌برد.
اما با چنان محبوبیتی از این ترانه کار ساخت و پرداخت آلبوم تسریع و پس از جایگزینی رباعیاتی از امام‌خمینی به جای غزلیات‌ حافظ، در یکی از قطعات ساز و آوازی آن، در پاییز همان سال، با نام بوی گل منتشر شد و بازار موسیقی را به دنبال‌روی از خود واداشت.