«به یاد میآورم…»*
۱۳۷۹: استقبال علاقمندان ترانه از انتشار کتاب «دریا در من»
در حالی که فضای ساخت و پرداخت و انتشار ترانههای پاپ در داخل به ساز و کاری مناسب و روند ثابتی رسیده بود، رفته رفته با گسترش بازتاب اخبار این عرصه در رسانههای دیداری و نوشتاری، علاقمندان جوانتر موسیقی هم با وجوه مختلفی از تاریخِ ترانه آشنا میشدند.
جذابیت شنیدن و دانستن از خالقان و مجریان ترانهها، در نگاه اول همان علاقهی عموم به دانستن اخبار حاشیهای از زندگی چهرههای معروف را متبادر میکند، اما در نگاهی دقیقتر میتوان این استقبال را واکنشی به مبهمماندگیِ آن گذشتهای تعبیر کرد که تولیداتِ فرهنگی و هنریاش، طی بیست سال دست به دست گشتن و شنیده شدن، به گذرگاهی برای ورود به جهان آن دورهی فرهنگیِ مهآلود بدل شده بودند.
در این میان انتشار کتاب دریا در من (ترانهنوشتهای شهیار قنبری) گامی بزرگ در افزایش گستره و عمق این عرصه، برای علاقمندان ترانه بود.
دریا در من به رغم انتشار بیاجازه و حذف برخی از ترانهها و تعدیل یا حذف پانویسهای آن، از سطحِ یک کتابِ یادداشت ترانه فراتر رفت و با پانویسهای تازه و همچنین مقدمهاش درباره واروژان، دریچهی تازهای را پیش روی علاقهمندان ترانه و موسیقی گشود.
حال و در نگاه امروزی آن دست پیشینهکاویها و گذشتهگوییها، ولو در حد تدوین کتابچههایی بیشناسنامه از کارنامهی خوانندگان معروف- که آن دوره بساطفروشیِ آنها هم مرسوم شده بود – قدمی به سوی اتصال به گذشتهای ناشناخته و مقدمهای بر انجام مطالعات فرهنگی بعدی درباره ترانه محسوب میشود.
همچنان که در همین روند، فرهنگ ناآشنا با مفاهیم اولیهای چون خالق و پدیدآورنده، نسبت به مناسبات خلق، ساخت، پرداخت و اجرای ترانه هم آگاهی پیدا کرد و از این راه معیارهایی برای سهمدهی و ارزیابی کار هنرورزان و کارورزان آن به دست آورد.
*عنوان نوشته شهیار قنبری به یاد واروژان در مقدمه کتاب «دریا در من»
پیشنهاد مطالعه: کتاب «دریا در من» (گزینه ترانهها ۱۹۹۶- ۱۹۹۵) (روایت کامل)
ناشر: نگاه، ۱۳۹۷