در جدال با خاموشی

۱۳۶۹: مجادله‌‌ی قلمی شاملو و محمدرضا لطفی
«سده‌ی سنگ و الماس» (ضمیمه‌ی روزنامه‌ی «همشهری»)
۱ دی ۱۳۹۹
حسین عصاران

قریب به یک دهه از یکه‌تازیِ موسیقیِ کلاسیک ایرانی و آوازخوانی معطوف به آن، در آوردگاه موسیقی داخل می‌گذشت.
از آن روزها انتقادهایی در مجلات روشنفکری تک‌شمار، کم‌خوان، اما پرباری چون آدینه به یادگار مانده که بیشترِ آن‌ها در حد دل‌نگرانی از حذف دیگر خوانش‌های موسیقی ایرانی باقی مانده‌اند.
هر آنچه بود این‌گونه از موسیقی، موردپسند نهادهای رسمی قرار داشت و از این روی نقد هنری آن هم می‌توانست معانی دیگری را به ذهن نهادهای بالادستی متبادر کند.
از شواهد و روایات برمی‌آید که در چنین فضایی، صدای اعتراض احمد شاملو بر سر موسیقی کلاسیک ایرانی، در یک جلسه‌ی پرسش و پاسخ نیمه‌خصوصی، در دانشگاه UCLA، کلیت فضای بسته‌ی موسیقی آن روزها را در برگرفته بوده است.
آنجا که با زبانی گزنده و لحنی تند بر این گونه موسیقی تاخته و از فرهنگ غم‌پروری، فضای بسته و امکانات محدود آن انتقاد کرده بود. انتشار هم‌زمان پاسخ تند محمدرضا لطفی به آن نظرات شاملو، در کنار پاسخ تندترِ احمد شاملو به آن، در شماره‌ی ۵۲ مجله آدینه در زمان خود تکانه‌ای بر رخوت فضای موسیقی و آغازگر سلسله قلم‌پردازی و سخنرانی‌هایی شد که نتیجه‌ی آن‌‌ها تاکنون در بیشتر موارد، در حد رونمایی از اصل اتفاق باقی‌مانده و به نقد و نوشته‌ای جدی و چند جانبه نرسیده است.
چه بسا که در بستری از مطالعه‌ی فرهنگی، بتواند بحثی را درباره‌ی دو نحله‌‌ی فکری موازی و خلاف جهت هم بازگشاید؛ نخست نگرش محمدرضا لطفی، به عنوان اندیشمندی هواخواه بازگشت به گذشته و معتقد به اصالت سنت که در دوران سرخوردگی‌اش از سیاست و دل دادگی به عرفان، در پاسخ شاملو، شعر سپید را با معیار خود ارزیابی و سپس رد می‌کند: نگارنده بارها و بارها برای استفاده از شعر ایشان کوشیده‌ام، اما موسیقی کلام آن، چنان از پستی و بلندی زبان فارسی و موسیقی نهفته در آن به دور افتاده که یافتن ضرب مناسب موسیقی در آن غیرممکن است.
و در سوی دیگر شاملو، به عنوان شاخص جریان نوگرای معترضِ مستقل که همین ارزیابی لطفی را چنین پاسخ می‌دهد: اشکال قضیه این است که می‌خواهید مرا هفت‌صد تا هزار و صدسال به عقب ببرید و مطلقاً هم حالی‌تان نیست که طرف به آینده نگاه می‌کند و واپس‌گرایی شما به هیچ‌وجه مشکل او نیست.
از این روی این دو نامه‌نگاری به ظاهر مجادله‌آمیز، می‌تواند برون‌ریز سال‌ها بی‌گفتگویی و بی‌انتقادی و نبودِ فضای نقد در موسیقی ایران قلمداد شود که همچنان جای بحث، واکاوی و نظریه‌پردازی بیشتر را دارد.

پیشنهاد مطالعه‌: ماه‌نامه‌ی «آدینه»، شماره ۵۲، آذر ماه ۱۳۶۹ (نامه‌ی محمدرضا لطفی به شاملو و پاسخ شاملو با او)