همبستگی برای خواباندن مچ حمید هیراد؟
دربارهی بیانیهی چند تن از کارورزان و هنروران عرصهی «ترانه» با عنوان «سکوت نخواهیم کرد»
مجموعهای از کارورزان و هنرورزان عرصهی ترانه بیانیهای را با عنوان درشت سکوت نخواهیم کرد، نگارش و امضا کردهاند و در آن به سرقتهای ادبیِ حمید هیراد اعتراض کردهاند.
نکتهی جالب توجه، متن مفصل، بندکشیشده و مودبانهی این بیانیه است که پس از اتکای نویسندگانش به آموزههای حقوق معنوی و مادی و یا احترام به هنر، اعلام شده که امضاءکنندگان، در این راه همبسته و همراهند و ساکت نخواند ماند.
ایشان حتی یک گام هم به پیش رفتهاند و ناشرین و تولیدکنندگان عرصهی ترانه را هم که با این فقره کژی و ناراستی همراه شدهاند، متوجه این همبستگی کردهاند.
حال دو مسالهی اساسی:
یکم- آیا همهی این کارورزان و هنرورانی که زیر این متن را امضا کردهاند، خود از ارتکاب این موارد مبرّا هستند؟
دوم- آیا سطح دغدغه، دردمندی و نقطهی جوش این اسامی، صرفاً خواباندن مُچ حمید هیراد است؟
آیا در میان این همه ناهنجاری و کژی و کاستی- حتی در همان زمینهی همکاریشان، یعنی ترانه -مخرج مشترک آنها باید چنین دغدغهای باشد؟
آیا خود این مساله نشانهای بر بیتوجهی و کوتهنگری ایشان نیست؟
آیا دستکم در همین حیطهی کاریشان، به عنوان یک نمونهی ملموس، اعتراض به ممنوعیت صدای زنان در اجرای ترانه، نمیتوانست نقطهی اتصال وزینتر، محترمانهتر، متعهدانهتر و پردامنهتری باشد؟
آیا احتمال اینکه این اسامی، با چنان کنشی، جمعی از عموم مردم را هم همراه خود کنند و باری از دوش مطالبات عمومی جامعهی مدنی بردارند، بیشتر نبود؟
پینوشت:
هر چند آرزوی محالیمینماید، اما آرزو میکنم همین همبستگی شعاری و تراز پایین، نقطهی آغازی برای همبستگی در دغدغههای مهمتر و بنیادیتر و اجتماعیتری باشد. در آنصورت از حمید هیراد هم تشکر خواهیم کرد.